مجردهای عاشق، بخوانند!
مجردهای عاشق، بخوانند!
ازدواج ، يکي از موضوعهاي اساسي زندگي هر فرد است و در اين ميان، افرادي که با تدبيري مناسب به اين سنت الهي عمل ميکنند ، شاهد پيامدهاي بسيار مثبتي در زندگي خواهند بود و آرامشي عميق در زندگيشان جاري ميگردد. اما متأسفانه بايد بگوييم که براساس آمار و ارقام رسمي کشورمان در سال1386 ، حدود صدهزار مورد طلاق در جامعهي ما اتفاق افتاده که هر شنوندهاي را بيدرنگ به تأمل در اينخصوص ، واميدارد. آيا اين افراد، قبل از ازدواج فکر ميکردند روزي با دنيايي از اندوه ، ميبايست از هم جدا شوند؟ با بررسي بسيار ساده و گذرا در زندگي بسياري از زوجهاي جوان که بهظاهر روزي عاشق يکديگر بودند و اينک از هم نفرت دارند ، درمييابيم که آنان مفهوم عشق را اشتباه در ذهن و کالبد وجودشان ، تعبير کرده و براساس اين اشتباه ، تصوير رنگي و زيبايي از طرف مقابل در ذهنشان ترسيم و زندگي مشترک خود را بدون هيچ پشتوانهي منطقي و عقلي آغاز نمودهاند. در اين مقاله سعي ميشود برخي از مشکلهاي عشقهاي زودگذر و سطحي بيان شود تا دستکم افرادي که گرفتار چنين عشقهايي شدهاند ، با بررسي اين نکتهها ، نگاه عميقتر و عاقلانهتري به موضوع ازدواج داشته باشند: چهرههاي تکراري: يکي از جذابيتهايي که در عشقهاي زودگذر وجود دارد ، چهره و ظاهر فرد مقابل است. آنان شيفتهي زيبايي ظاهرهم ميشوند و با گفتن کلمههاي عاطفي و عاشقانه ، تظاهر به علاقهمندي به خصلتهاي ارزشي يکديگر ميکنند اما بعد از گذشت مدتي از ازدواج ، با فروکش کردن هيجانهاي کاذب از درون ، به سراغ ارزشهاي فرد مقابل ميروند چراکه در اين زمان ، چهرهي او ديگر عادي و شايد هم تکراري شده است و اکنون ويژگيهاي دروني و معنوي همسر برايشان مهم و جدي گشته و در صورتيکه با نظام ارزشيِ مورد قبول آنان سازگار نباشد ، شروع به بهانهگيري و پرخاشگري ميکنند و زندگي را تبديل به جهنمي سوزان و پراضطراب مينمايند. «چهره و ظاهرِ مورد پسند ، در ازدواج مهم است اما شرط کافي براي يک زندگيِ خوب نيست.» سوءظنهاي مکرر: از آسيبهاي بسيار جدي عشقهاي زودگذري که منجر به ازدواج ميشود ، سوءظنهاي مکرر در زندگي زناشويي ميباشد. افرادي که بهراحتي با يک لبخند و يا با يک گفتوگوي ساده در يک ميهماني و بدون هيچ پشتوانهي منطقي ، دل به هم ميسپارند ، پس از زماني اندک بعد از ازدواج ، دچار ترديد ميشوند که چنين فرديکه به اين راحتي با من بناي دوستي و محبت را گذاشت ، ممکن است با فرد ديگري هم چنين بوده باشد و يا در آيندهاي نزديک ، چنين رابطهاي را با ديگري داشته باشد. بنابراين ، مدام دچار ترديد و بدبيني نسبت به همسر شده و هميشه به ديدهي يک متهم به او مينگرد و همين سوءظنهاي مکرر ، زندگي را آشفته و دچار بحران ميکند. هر چهقدر يک خانم در ارتباطها و محاوراتش با مردان غريبه ، راحتتر باشد ، به همان ميزان ، ارزش و قيمتش نزد آنان پايينتر ميآيد و فقط زيباييهاي ظاهري آن زن براي آنان جلب توجه ميکند و جوهر وجودي و ارزشي آن زن ، مورد بيمهري قرارميگيرد. يادتان باشد که: «مردان خوب و مهربان، دنبال تشکيل خانواده با دختراني هستند که بهراحتي در دسترس نباشند.» عدم پشتوانهي خانواده: يکي از معضلهاي بيشتر زوجهايي که با عشقهاي خياباني ، زندگي مشترک خود را آغاز ميکنند ، عدم حمايت خانوادههايشان ميباشد. پدر و مادر که سالها فرزندان را در چتر حمايتي خود قراردادهاند و آرزوي يک زندگي خوب را براي فرزندانشان داشتهاند ، ناگهان با انتخابي از طرف فرزندشان مواجه ميشوند که شايد به هيچوجه تناسبي با خانوادهي آنان نداشته باشد. بنابراين ، تنها با اصرار و پافشاري فرزندشان ، تن به رضايت به اين ازدواج ميدهند و گاهي هم هيچوقت چنين ازدواجي را حتي بهظاهر ، تأييد نميکنند. چنين زوجهايي که مورد حمايت مادي و معنوي خانواده قرارنميگيرند ، بهطور معمول ، بعد از زمان کوتاهي از زندگي مشترک ، دچار طوفانهاي شديدي در عرصهي زندگي ميشوند و چون تکيهگاه محکمي ندارند ، گاهي بادبانهاي کشتي زندگيشان در اين بحرانها ميشکند و بازسازي اين بادبان شکسته ، شايد بسيار سخت و گاهي هم غيرممکن باشد. «خانواده ،مهمترين پشتوانهي يک زوج جوان در عرصهي زندگي خواهد بود. سعي کنيد همواره از حمايت آنان در تصميمها برخوردار باشيد.» کاهش احساسهاي عاشقانه: زوجهايي که با عشقي کاذب و بدون منطق ، زندگي مشترک خود را آغاز ميکنند ، به دليل طغيان بياساس احساسهايشان در ابراز علاقه در ابتداي آشنايي ، پس از ازدواج ، بهطور طبيعي اين معاشقه و فوران احساسها، رو به تنزل ميرود و اين در حاليست که انتظارها و توقعهاي گذشته همچنان باقيست و در اين شرايط ، طرفين احساسهاي خود را با قبل از ازدواج مقايسه کرده و دچار تناقض ميشوند و چنين برداشت ميکنند که طرف مقابل ، تمام آنچه را که در گذشته بيان داشته ، دروغ گفته است. در زندگي منطقي، اين نکته قابل توجه است که زوجين هر روز نسبت به يکديگر عاشقتر ميشوند و حرارت احساسها و عواطفشان نسبت به هم بيشتر و عاشقانهتر ميشود ، در صورتيکه در زندگي غيرمنطقي ، زندگي روزبهروز غيرقابل تحملتر ميشود و زن و شوهر از يکديگر دورتر ميشوند. بهراحتي دل داده و به راحتي دل از دست ميدهند: ازدواجهاي بيمنطقي که بر پايهي تدبير بنا نشده و زوجين بهراحتي به يکديگر دل ميسپارند و مسير مشترک يک زندگي را آغاز ميکنند ، بعد از گذشت مدتي ، دچار بحرانهاي شديد عاطفي ، روحي و خانوادگي ميشوند. آنان تازه به سراغ ارزشها ميروند و متوجه ميشوند اصول مهمي در زندگي هست که ميبايست در طرف مقابل وجود داشته باشد و اکنون همسرشان فاقد آنهاست. اينگونه افراد بهطور معمول بدون هيچ منطقي ، ساز جدايي را سر ميدهند و بهراحتي دم از طلاق ميزنند. آنان که در فاصلهاي نه چندان دور، بهراحتي دل به محبوبشان دادند ، اينک نيز به همان راحتي از او ميگذرند و عشق خويش را در جايي ديگر جستوجو و بهسادگي ، يک زندگي مشترک را نابود ميکنند. بهطور حتم بايد توجه داشته باشید که زندگي مشترک، يک شوخي نيست و طرفين ميبايست با يک بررسي دقيق و مشاورههاي مختلف ، اين مسير را آغاز نمايند و افراد قبل از اينکه گرفتار احساسهاي عاطفي با کسي شوند، معيارها و ويژگيهاي مورد نظرشان را در زندگي ، مشخص و بر آن اساس ، اقدام نمايند تا لحظههاي زيبايي در زندگي برايشان رقم بخورد. با آرزوي خوشبختي براي همهي دخترها و پسرهاي ايراني نظرتون رو بگید |
ازدواج کنید تا پولدار شوید!
ازدواج کنید تا پولدار شوید! ۵ تاثیر مثبت در ازدواج زندگی، تلاشی برای رویاندن بذر وجود و شکوفاندن غنچه فطرت در مزرعه حیات است . آرامش روح ، در زندگی آمیخته به معنویت و خداجویی است . زندگی هشیاران ، اندیشه درباره سرمایه و سود ماندگار و نتیجه اخروی است ، سرمایه شان امید و ایمان و سودشان ، آرامش روح و روان است . زندگی غافلان به دو بخش تقسیم می شود: نیمه اول به امید نیمه دوم ، نیمه دوم به حسرت نیمه اول ! آیا حیف نیست که زندگی بگذرد ، بی آنکه به بلوغ انسانی برسیم ؟ ازدواج ، سازنده و رشد دهنده است و روح تعاون و احساس مسئولیت را بر می انگیزد وخداوند به اقدام کنندگان به ازدواج ، وعده ی توسعه رزق می دهد . در این مقاله قصد داریم با آوردن مقدمه ای کوتاه ، به تاثیرات مثبت ازدواج ، که راهی جهت رسیدن به بلوغ انسانی است اشاره کنیم : ۱) آرامش : ازدواج ، مایه ی آرامش فکری و روحی جوان و احساس شخصیت و اعتماد به نفس می شود و او را از بی عاری و بیکاری و بی برنامگی و ناامیدی می رهاند و جلوی برخی گناهان را می گیرد و موجب صیانت روحی و اخلاقی جوان می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : من تزوج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الباقی (۱) : هر کس ازدواج کند ، نیمی از دین خود را نگه داشته است ، پس در نیمه باقی مانده ، از خداوند پروا کند و تقوا بورزد. وقتی اصل ازدواج تا این حد مهم ، کارساز ، گناه سوز ، مصلحت آفرین و مفسده زداست ، کمک به آن نیز اهمیت می یابد و برای پدر و مادر، تلاش در این راه و فراهم کردن مقدمات و زمینه ی آن ، یک تکلیف محسوب می شود و زدودن موانع و برطرف کردن دشواری های ازدواج ، و ترویج آسان سازی ازدواج و آسان گیری در این زمینه به عنوان یک فرهنگ عمومی ، وظیفه به شمار می آید. کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند ، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد. ۲) تلاش معاش : ایجاد بستر مناسب و انگیزه ی قوی تر برای تامین معاش و در آمد ، از آثار مثبت دیگر ازدواج است . گرچه نباید بی حساب و بدون سنجش دست به ازدواج زد و لازم است که شرایط اقتصادی و توانایی های مالی هم لحاظ شود ، ولی وعده ی خداوند را نیز نباید فراموش کرد که قول داده است تنگدستی را به غنا تبدیل کند و جایی برای بیم از فقر باقی نگذارد. پس ایجاد روحیه ی توکل و اعتماد به لطف الهی ، بعد مثبت دیگری از تشکیل خانواده است . خداوند متعال ، ضمن دستور به ازدواج با دختران و جوانان شایسته و صالح می فرماید: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم (۲): چنانچه تنگدست و فقیر باشند ، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز و توانگر می سازد ، خداوند وسعت بخش و داناست. از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) روایت است که فرمود: من ترک التزویج مخافه العیلهٔ (الفقر) فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول : ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله (۳) : کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند ، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد. در حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز توصیه شده که ازدواج کنید ، زیرا که برای شما روزی آورتر است: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم .(۴) ۳) احساس مسئولیت : کسی که ازدواج نکرده است ، خود را آزاد حس می کند و مسؤول نمی شناسد. در نتیجه ، استعدادها و خلاقیت های انسانی او هم بروز نمی کند. اما با ازدواج ، بار اداره ی زندگی را بر دوش می کشد. این تعهد و احساس مسئولیت ، سازنده است . کلا هر نوع مسئولیت پذیری ، انسان را به تلاش و آشکار ساختن استعداد و توانایی خویش وا می دارد. ۴- برنامه ریزی : از سوی دیگر، حسابگری ، نظم ، برنامه ریزی و به تعبیر روایات ، تقدیر معیشت لازمه به دوش کشیدن تعهد اداره یک زندگی مشترک و تامین همسر و فرزندان و تربیت شایسته اولاد است . از آنجا که تربیت نسلی با ایمان ، مؤدب ، سالم و موفق ، برای خود انسان نیز مایه ی آبرو و حیثیت اجتماعی است ، این رسالت سنگین نیز به نوع دیگری توانایی های شخص را به مرحله ی ظهور و بروز می رساند. ۵- حق شناسی : ازدواج ، سبب می شود که حقوق متقابل میان دو انسان پدید آید. این سازنده است . ارتباط های خانوادگی و پیوندهای فامیلی ، دامنه این حقوق و وظایف اخلاقی و اجتماعی را گسترده تر می سازد و سامان بخش روابط انسانی می گردد. کمک به ازدواج جوانان و تشکیل خانواده ، کمک به ساخته شدن انسان های مسئولیت پذیر ، مدیر و صالح است و یکی از راه های عمده و موفق مبارزه با گناه در جامعه ، تسهیل ازدواج است . این، هم تکلیف والدین و افراد خیر و توانمند را سنگین می سازد ، هم روشنگر راهی برای آنانی است که در اندیشه صلاح و سلامت قشر جوان جامعه اند ، هم وظیفه خود جوانان را در این زمینه روشن می کند. با تقویت و ترویج و تسهیل این سنت نبوی ، بهتر می توان با منکرات مقابله کرد و سدی در برابر هجوم فساد فرهنگی بیگانه پدید آورد. -------------------------- پی نوشت ها : ۱- بحار الانوار، ج ۱۰۰، (ص ) ۲۱۹. ۲- نور، آیه ۳۲. ۳- وسائل الشیعه ، ج ۱۴، ص ۲۴. |
جزئیات خواستگاری کردن
: بايستي خواستگار با خود گل ببرد، ترجيحاً گل صورتي رنگ ( علامت حيات، لذت و زندگي) و از يك نوع و به تعداد فرد مثلاً 9 ، 11 يا 13 در منزل عروس خانم روي يك ميز كوچك گلدان با آب آماده بايد باشد.
2: قبل از رفتن به خواستگاري و با ايجاد كافي براي خواستگاري شونده به او و خانواده اش اطلاع مي دهيم. 3: هنگام خواستگاري فقط پدر و مادر و پسر با هم بروند ( يا جايگزين پدر و مادر و قيم پسر اينكار را در غياب والدين انجام مي دهند.) 4: خواستگاري حتماًبايد بعد از ظهر باشد ( 7-4 بعد از ظهر). 5: لباس سنگين و محترمانه بايد بر تن كرد. لباس آستين كوتاه، مدل هاي جلف و تركيب رنگ هاي كودكانه علامت نفص عقل پسر و خانواده اوست. 6: اتاق انتخاب شده از طرف خانواده دختر بايد كوچك و محدود باشد مثلاً 3*3 ( و مسافت راه رفتن تا حد امكان كوتاه شود.) 7: پدر و مادر يا جانشينان آنها حتماً بايد در منزل باشند و عدم شركت آنها علامت نوعي مقاومت است. حضور بچه ها كلاً ممنوع است. 8: هرگز نبايد از شيريني تر استفاده كرد و يك بشقاب كوچك شيريني خشك نقلي روي ميز يا محل پذيرايي قرار داده مي شود و يك ظرف ميوه قابل خوردن، به نحوي كه بدون آب ريزي، كثيف شدن سر و صورت باشد نظير نارنگي، كيوي، گيلاس، آلبالو، زردآلو و ... و نه ميوه هايي نظير انار، هندوانه، خربزه، پرتقال، گريپ فروت، آناناس، يك نوشيدني مناسب فصل و فرهنگ نظير چاي، قهوه، شير قهوه، نسكافه، آب ميوه مثل آب پرتقال يا شربت معمولي نيز بايد براي پذيرايي آماده باشد. دستمال براي تميز كردن سر و صورت و دست ها، سطل زباله، وسايل قابل دسترس، نزديك و جاي راحت براي شستن لازم است. 9: عروس خانم آينده بايد حتماً براي دقايقي حضور پيدا كند و غيبت كامل او علامت بدي است. 10: حتي در جوامع غربي نيز در اين مراسم الكل سرو نمي شود. اساساً نوشيدني مسكر علامت تمدن و تعقل نمي باشد. در خانواده هايي كه الكل مي خورند (غير مسلمان) در اتاق جداگانه الكل سرو مي شود. 11: عروس و داماد در روز خواستگاري مضطرب و پرفشار هستند. توصيه مي شود قبل از مراسك تكنيك تن آرايي را به كار گيرند. 12: عروس و داماد بايد لباس گشاد و راحت بپوشند. 13: بسيار خوب است كه دختر خانم قبل از آمدن ميهمان ها براي پذيرايي كمي تمرين كند. 14: بهترين تكنيك اين است كه بعد از احوال پرسي خواستگار و خواستگاري شونده، چند لحظه سكوت سنگين پيش بيايد. و معمولاً مادر عروس خانم سكوت را مي شكند و مي گويند كه خيلي خوش آمديد. 15: آقاي داماد آينده و خانم عروس آينده بايستي خود را معرفي كنند. 16: خانواده داماد و خانواده عروس هر كدام جداگانه چند دقيقه اي در مورد خصويات فرزندان خود سخن مي گويند. 17: بعد از معرفي مي توان چيزي خورد بايد نوشيدني را آرام نوشيد،جرعه جرعه و نه يكباره. 18: در مراسم خواستگاري نبايد شيريني بزرگ خورده شود. ميوه هاي راحت الحلقوم بايد مورد استفاده قرار گيرد. 19: بعد از تمام شدن صحبت ها لحظاتي سكوت برقرار مي شود. 20: يك تا چهار هفته بعد مي توان فرصت داشت كه جواب را اعلام نمود يا تلفني خبر داد. خانواده عروس خانم تلفن مي زنند و مي گويند كه چه شده كه خبري نشده و مسئوليت را به گردن طرف مقابل مي اندازند. 21: در مرحله بعد بازديد صورت مي گيرد و خانواده عروس به ديدن خانواده داماد مي روند. 22: خواستگاري شونده بايد آرام و با طمأنينه راه برود و آرام صحبت كند و آرام چيز بخورد و تعجيلي نداشته باشد. عجله عروس و خانواده اش علامت علاقه به راحت شدن از وضع فعلي و صورت گرفتن ازدواج است و علامت بسيار بدي است و داماد سالم در همين جا مي تواند رابطه را قطع كند. 23:درجلسات دوم به بعدفقط بزرگترها حضوردارند ودخترخانم وآغاپسرحق شركت ندارندوفرست مي دهندكه تصميمات لازم گرفته شود. 24: قدري از صحبتها در مورد مهريه، جهيزيه، اعتقادات و مراسم و خواسته هاي متقابل مي باشد. 25: بعد از مراحل فوق مشاوره صورت مي گيرد بهتر است بعد از مراسم عقد باشد و عاقد به خانه بيايد. 26: در لحظات خواستگاري نبايد موزيك پخش شود و محيط بدون محرك باشد تزئينات زياد و موزيك و آرايش و پذيرايي و نيز علامت بعدي براي خانواده دختر است. 27: خانواده عروس و داماد بايد در تمام لحظات توسط خودي ها بررسي شوند تا ايرادات ظاهري لباس و چهره اي خود را برطرف كنند. مثلاً دم در منزل عروس خانم آقاي داماد توسط مادر كنترل مي شود كه مرتب و منظم باشد. 28:بايد دختر و پسر توسط والدينشان از نظر ظاهر، بيان، مكالمه و فرصت صحبت كنترل شوند. زيرا احتمال جذاب كردن رابطه از طرف هر دو نفر زياد است. 29: اولين ديدار و رابطه رسمي ماندني است. بايستي اولين ديدار را با توفيق و دقت بيشتري پشت سر گذاشت. 30: ميزبان ميهمان را در صدر مجلس مي نشاند و خود در پايين مجلس و بايد هر جا را ميزبان تعيين كرده ميهمان اطاعت كند. 31: در لحظات اول ملاقات داغ و سنگين مي شود و گاهي به اجبار سكوت ديده مي شود و به كرات تكرار ميشود و خانواده ميزبان هستند كه سكوت را مي شكنند. اصولاً زنها به دليل نياز به حرف زدن زودتر سكوت را مي شكنند. 32: در اساسي ترين مرحله iprs در خواستگاري خانواده داماد علت آمدن خود را توضيح داده و توجيح كنند. 33 : در موقع پذيرايي، عروس خانم آينده بايد به نكات زير توجه كند: سيني نبايد زياد سنگين باشد و روپوش پلاستيكي مخصوص داشته باشد. فاصله محل سرو تا محل پذيرايي بايد خيلي كوتاه باشد. در بعضي موارد امكان ريزش چاي و نوشيدني وجود دارد بايد سيني را دو دستي گرفت. بايد اول به مادر داماد تعارف كرد و لبخندي برلب داشت و نه به شكلي كه از روي اجبار باشد دختر خانم قبلاً بايستي اين نوع لبخند را در مقابل آيينه امتحان كند. نبايد دختر خانم زياد بخندد و نبايد لبخند ژوكوند بزند. هر وقت دختر خانم احساس كرد كه تحت فشار خنده پرسر و صدايي است دهان را كاملاً باز كند حمله خنده تمام مي شود. هر سيني بايد حاوي شش نوشيدني باشد و نوشيدني بايد بدون صدا و به مقدار كم در دهان كشيده شود. مي توان از ني استفاده كرد. افراد فرصت دارند يك ليوان شربت را جرعه جرعه تا آخرين لحظات گفتگو بنوشند و قدري ته ليوان باقي بگذارند. 34: اساساً وسايل خوردن و نوشيدن، كمكي هستند براي مشغول شدن و كم كردن اضطراب و استرس و آرام شدن. 35: وقتي زنگ در مربوط به خواستگاران، خانواده عروس خانم با يك بار كوبيدن درب را باز نمي كنند زيرا علامت عجله و اشتياق و ترشيدن دختر آنها كمي باشد در ضربات دوم و سوم درب باز مي شود و اگر دركاملاً باز باشد( از قبل ) معني بسيار بدتري دارد. زياد معطل كردن آنها پشت در كار غلطي است. 36: اعضاي خانواده بايد آنها را راهنمايي كند و دم در حضور داشته باشند. اگر خانواده محترمي هستند و با فرهنگ بالا، بايد گل را داد به دختر خانم نيز گل را در گلدان آماده مي گذارد و سپس آن گلدان روي ميز مي آيد. 37: وقت جلسة اول خواستگاري محدود است از 45 دقيقه تا يك ساعت و كمتر و بيشتر از آن نتيجه بخش نمي باشد. همواره صحبت هاي مهم در فرصت نه خيلي كوتاه و نه زياد ارائه مي شود. 38: پاسخ خانواده ي عروس از طرف پدر و مادر مي باشد و مي گويند ما از اين ملاقات خوشحال هستيم. اميدواريم كه اين اتفاق بوقوع بپيوندد و اگر ازدواج انجام شد اثر مثبت باقي مي ماند. بعد نوبت عروس است كه خودش را معرفي كند و اسم خود را بگويد. سن و شغل و تحصيلات و موقعيت خود را بيان كند( بعد از معرفي آقا پسر) سپس به مدت كوتاهي سكوت معني داري حاكم مي شود. دراين زمان همة افراد مي توانند خود را تنظيم كنند. 39: در جلسه اول خواستگاري درباره ي عقد، مهريه، مسائل اقتصادي و مادي هيچ صحبتي نمي شود و بسيار خوب است كه محيط و صحنه شاد باشد. 40: در حالتي كه افراد در نهايت شادي هستند پذيرايي با شيريني بهترين كاري است كه علامت دو چيز است: الف ـ پذيرايي از ميهمان ب ـ پذيرفتن خواستگار 41: اساساً خداحافظي زماني صورت مي گيرد كه بزرگتر ها در خواست كرده باشند و حالتي خوش بر ارتباط حاكم باشد. اگر ميهماني خيلي گرم باشد فوراً جلسه را خاتمه دهيد در غير اين صورت سنگيني و وقار از بين خواهد رفت. 42: بايد در انتظار ميزبان بود و اگر تا دو هفته خبر ندادند اشكالي ندارد و چه خوبست كه پاسخ مثبت يا منفي را بدهند. اگر جواب و پيام مثبت بود خيلي راحت مي توان راحت مي توان آن را اعلام كرد اگر پاسخ مثبت بود بايد ساعت ملاقات تعيين شود تا آنها براي ملاقات بيايند و اگر منفي بود نبايد بحث كرد و خداحافظي حتمي است. اگر چه دو يا سه بار سماجت كافي اشكالي ندارد. در زندگي نبايد به كسي آويزان شد زيرا در تمامي زندگي بعدي فرد سايه مي اندازد به خصوص خانم ها نبايد سماجت كنند. اگر همان فرد دوباره سراغ دخترت آمد به او بايد جواب منفي داد ولي نبايد غرور كسي در اين ميان شكسته شود. صحبت در مورد مهريه طبق ضوابط تمام دنيا مي باشد. چه خوب است كه زوجين و خانواده آنها مهريه را با مقايسه الگوي تمام زوجين مسلمان برا يازدواج يعني حضرت علي(ع) و حضرت زهرا(س) مقايسه كرده وتعيين نمايند. 43:مهريه هاي سنگين نشان عدم لحاظ اعتقادات و مسايل شرعي مي باشد در اديان ديگر مناسب اعتقاد و عرف آنها خواهد بود. 44: بعد از اين ديدارها كه نتايج مثبت داشته، ارتباط رسميت پيدا كرده و مدت طولاني از شش ماه تا يكسال نامزدي (محرميت) صورت مي گيرد. نامزدي به معني عقد نمي باشد. آقايان بايد اصول اخلاقي را در دوران نامزدي (محرميت) رعايت كرده و مسئله جنسي و عاطفي براي دختر بوجود نياورند و هميشه تا موقع اجازه رابطه جنسي به شخصيت و آقا باقي بمانند اگر نامزدي ( محرميت) بهم خورد بگويند كه چه مرد آقايي بود كه دختر سالمي را پس داد. اين رابطه بايد مطابق فرهنگ و اعتقادات باشد. بهترين روش اين است كه يكديگر را به تنهايي ملاقات كنند. البته در يك رابطه اخلاقي و بايد تعهدات اخلاقي رعايت شود. بعضي از مردان بسيار بد تربيت هستند مثلاً در دوران محرميت حريم انساني را مي شكنند. در ايران دختر خانم بايد مثل يك دختر خانم باقي بماند و اتفاق جنسي براي او بوقوع نپيوندد احترام به دختر خانم در دوران نامزدي احترام به خود مي باشد و بعداً كه ازدواج كرد احساس خوبي نسبت به مرد خود خواهد داشت . جشن نامزدي بايد خيلي خصوصي باشد زيرا ممكن است بعداً به هم بخورد و بايد خانواده در درجه اول دو طرف باشند(حدود20نفر) و هيچگاه نبايد تصور كرد كه اين حلقه نامزدي حلقه دائمي مي باشد. نبايد روي يك فرد خيلي زود سرمايه گذاري عاطفي داشت زيرا كه بايد بتوان بعد از شش ماه از او جدا شد. در پديده عشق چسبندگي مرضي رخ مي دهد كه زير شش ماه جدايي مرضي اتفاق خواهد افتاد. |
مراحل يك ازدواج آبرومندانه در ايران
مراحل يك ازدواج آبرومندانه در ايران خودمون
اون دوستانی که دختر هستند فرض کنند با داشتن تمامی شرایط یعنی خوشگل بودن، تحصیل کرده بودن و داشتن بابای پولدار ، توی این وانفسای بی شوهری موفق می شن پسر محبوبشون را با انجام عملیات مختلف (که خود خانوما بهتر در جریان چند و چون کار هستند!) به دام بندازند و بکشونند به مجلس خواستگاری. اون دوستانی هم که پسر هستند فرض کنند با داشتن تمامی شرایط یعنی کار خوب، خونه ،ماشین ، کارت پایان خدمت ، یک قلب عاشق و .... و بعد از شنیدن جملاتی نظیر: نخیر پسر جان تو هنوز خیلی بچه ای ، ببین بایرام جان اگر یه بار دیگه اسم این دختره رو بیاری شیرمو حلالت نمی کنم ببم جان!، پسرم مادرت راست میگه ، این کار خیلی خطرناکه ، من دختر خاله ت رو واست در نظر گرفتم و ... و پس از اینکه شما نیز جملات زیر را بیان کردید: یا جیران یا هیچکی ، اگه واسم این دختره رو خواستگاری نکنید خودمو میکشم، بابا من می خوام خودم آینده مو بسازم ، هیشکی منو دوست نداره ، ببخشید آقا این مرگ موش ها چنده و ... موفق میشید مامان و باباتون رو به خواستگاری دختر مورد علاقه تون بکشونید. یک ساعت پس از خواستگاری در خانه دختر: مادر دختر که به شدت خوشحاله و از اینکه برای دخترش یه خواستگار دهن پر کن و شاخ اومده توی پست خودش نمیگنجه ، منتظره تا فردا زنگ بزنه به مهسا و مینا و ژینا تا حسابی بهشون فخر بفروشه و به دخترش این جملات رو میگه:« وای دخترم خیلی خوشحالم که بالاخره یه مرد خوب گیرت اومد.الهی خوشبخت بشی!» و در ادامه میگه : « فردا باید زنگ بزنم به خاله مینا و خاله مهسا تا بهشون بگم برن لباس بخرند! » دختر خانواده: «نه مامان هنوز که هیچی معلوم نیست!» پدر خانواده که تا الان کلی داشت ذوق میکرد و یه لبخند حاکی از پیروزی گوشه لبش نقش بسته بوده با شنیدن این حرف دختر خانوم خنده روی لباش خشک میشه و می خواد که دخترشو بلا نسبت مثل یه کاغذ تیکه و پاره کنه .ولی به سرعت به خودش مسلط میشه و میگه: « بله خانوم.جیران درست میگه.باید اول تحقیق کنیم در باره این خانواده .تو هم نمی خواد بری همه شهر رو پر کنی که چی شده.بذار یه کم بگذره » در خانه پسر: مادر پسر در حالیکه توی دلش خیلی خوشحاله و کلی به خاطر بر و روی عروسش ذوق کرده ولی سعی میکنه قیافه سردی به خودش بگیره به پسرش میگه:« این دختره چی داشت آخه؟ دختر خاله ت ، سایه خیلی بهتر بود » و در ادامه توی دل خودش میگه :مرده شور این خواهرمو ببره با اون دختر فیس و افاده ایش! شاه داماد قصه ما که خبر نداره در دل مادرش چی می گذره ، وقتی این حرف مادرش رو می شنوه در حالیکه به شدت عصبانی شده تمام عقده هایی که توی این مدت از دختر خاله اش یعنی سایه خانوم رو در دلش انباشته کرده یک دفعه بیرون میریزه و میگه:« آخه اون دختر افاده ای با اون دماغ عملی مزخرفش به درد زندگی مشترک نمی خوره و تازه آمارشو دارم و می دونم با چند تا پسر دوسته و چی کارا میکنه و ...» خلاصه یه سری از این حرف ها و دروغها که خود پسره هم نمیدونه از کجاش در میاره. بابای خانواده هم که تا حالا نظاره گر بوده یک دفعه میاد وسط حرفشون و میگه: « خانم چیزی واسه خوردن نداریم؟!» در دوران نامزدی: در خانه دختر: مادر دختر :« ببین دخترم تو متولد هزار و سیصد و شصت و دو هستی.که اگر در دو ضرب کنیم و به علاوه عدد جهارده بکنیم میشه ده هزار تا سکه! که چون من مامانتم و 46 سالمه باید ده هزار رو به علاوه 1460 بکنیم که میشه پونزده هزار تا و روندش که بکنیم سر راست میشه بیست هزار سکه ناقابل!یه وقت کوتاه نیای مامان ها! میگیم بیست هزار تا که به هیجده هزار تا راضی بشن!» دختر در حالیکه به شدت نگران پریدن خواستگار ها و پشیمون شدنشونه میگه:« نه مامان.من اصلاً مهریه نمی خوام» مادر دختر کهاز شنیدن این حرف نزدیک است منفجر شود در حالیکه به 14000 سکه مهریه دختر مینا و 15000 سکه دختر مهسا فکر میکنه می گوید « نخیر! من یه دختر که بیشتر ندارم که.یعنی من به عنوان یه مادر که تمام جوونیمو پای دخترم ریختم حق ندارم خوشبختی دخترمو ببینم ؟» پدر خانواده هم در چنین مواقعی سعی می کنه اون دور و ور آفتابی نشه! در خانه پسر مادر پسر : « ببین پسرم تو جوونی ،خامی ،تجربه نداری.اگه گفتن صد تا سکه مهریه باشه یه وقت نگی باشه ها! داداش بزرگترت همش 5 سکه واسه زنش مهریه زد تو هم 5 سکه میزنی!» پسر در حالیکه می خواد هم مامانشو ناراحت نکنه هم توجیحش کنه میگه:« آخه مامان جون داداش کمبوجیه دوازده سال پیش عروسی کرد.الان تورمه، گرونیه ، تازه یارانه ها رو هم دارند حذف میکنند .اگه بگیم 5 تا سکه مهر میدیم که جا میزنند و دخترشون رو بمون نمی دند! بابا تو یه چیزی بهش بگو» مادر پسر :« ای بابا تو چقدر ساده ای بایرام! الان پسر خوب و درست و حسابی پیدا نمیشه.از خداشون هم باشه که دخترشون رو بدند به پسر من.همون 5 تا سکه!» پدر خانواده هم در چنین مواردی با گفتن جمله« مامانت راست میگه پسرم » سعی میکنه غائله رو ختم به خیر کنه. پس از این جدال و کشمکشی سخت بین دو خانواده آغاز میشه و عروس و داماد که شخصیت های اصلی داستان هستند مثل هویج و سیب زمینی تنها شاهد بکش بکش و جنگ خونین پدر و مادر هاشون هستند! در نهایت دو تیم بر سر تاریخ تولد عروس خانوم به عنوان تعداد سکه های مهریه به توافق میرسند! مراسم عقد خانه دختر بر اساس توافقی که بین خانواده ها گرفته می شه برگزاری مراسم عقد به عهده خانواده عروس و برگزار مراسم عروسی به عهده خانواده داماد می باشد. مادر دختر که عقد دختر مینا و دختر مهسا یادشه تمام تلاششو میکنه تا عقد دخترش تک باشه و حسابی پوز مهسا و مینا رو بزنه. مادر دختر:« دخترم امروز هر کاری داری عقب بنداز چون قراره بریم پیش مادام ژودا تا یه لباس خوشگل واسه عقدت بدوزه» دختر میدونه چندرغاز حقوق کارمندی باباش نمیتونه از پس خرید یه لباس 3 میلیون تومنی مادام ژودا بربیاد ولی از طرفی هم خودش بدش نمیاد جلوی شبنم و تبسم (دوستای دوران دانشگاهش) حسابی پز مراسم عقدش رو بده و چشاشون کور بشه برای همین با لحنی که مامانش پشیمون نشه میگه: « وای مامان چرا آخه اینقدر خودتو تو زحمت میندازی و خرج میکنی.من لباس عقد خودتو که مامان بزرگ واست دوخت رو هم میتونستم بپوشم.» و بعدش زورتمه کنان میره به سمت مامانش و بوسش میکنه و میگه:«تو بهترین مامان دنیایی!» فقط یه نفر این وسط دهنش صاف میشه و جرئت اعتراض هم نداره و اون هم قاسم آقا پدر بدبخت عروسه! خانه پسر اوضاع عادیه و خانواده داماد همه سرشون به کار خودشون گرمه و مشغول خریدن لباس مراسم هستند. مراسم عروسی پدر داماد که در مرحله قبل فشار وارد آمده بر پدر عروس رو مشاهده کرد در این قسمت ابتدا دو هفته قبل از عروسی خانواده عروس دعوت می کنه خونشون و میگه: « به سلامتی و میمنت هدف ما رسیدن این دو تا جوون به هم بود که محقق شد. خود این دو تا هم الان بیشتر به فکر این هستند که هر چی زودتر برن سر خونه و زندگیشون.منم فکر کنم نیازی نباشه الکی بریز و بپاش بکنیم و یه عروسی آنچنانی بگیریم که 4 روز بعدش هم همه مهمونا فراموش میکنند.یه مراسم ساده میگیریم و فامیل های نزدیک رو دعوت میکنیم و اینشالله پولی رو که می خوایم خرج عروسی کنیم توی زندگی به این دو تا جوون کمک می کنیم .نظر شما چیه قاسم خان؟» پدر عروس هم که همه جوره خلع سلاح شده میگه:«بله خوب منم باهاتون موافقم»و زیر چشمی مادر عروس رو نگاه میکنه که سوزن که هیچی میخ هم بزنی خونش در نمیاد! خلاصه در نهایت هم مراسم عروسی برگزار میشه و عروس و دامادی که در هیچ کدوم از مراحل قبل از ازدواج تصمیم گیرنده نبودند به میمنت و خوشی میرن سر خونه و زندگیشون . . . . . . . . . . . . . . . . . . . بیست و پنج سال بعد: ــــ بابا بایرام .مامان جیران من زن میخوام! ــــ چی؟غلط کردی .تو هنوز بچه ای.تازه زنتم خودم انتخاب میکنم.من از وقتی کوچیک بودی با آبجی شهینم سر تو و شیلا قرار مدار گذاشتیم! ــــ مامانت راست میگه پسرم! |
نحوه خواستگاري .... ( قابل توجه اونايي كه بله ميخوان بگيرن )....
نحوه خواستگاري .... ( قابل توجه اونايي كه بله ميخوان بگيرن ).... http://www.birtak.com/img/khastgari.jpg: بايستي خواستگار با خود گل ببرد، ترجيحاً گل صورتي رنگ ( علامت حيات، لذت و زندگي) و از يك نوع و به تعداد فرد مثلاً 9 ، 11 يا 13 در منزل عروس خانم روي يك ميز كوچك گلدان با آب آماده بايد باشد .2: قبل از رفتن به خواستگاري و با ايجاد كافي براي خواستگاري شونده به او و خانواده اش اطلاع مي دهيم. 3: هنگام خواستگاري فقط پدر و مادر و پسر با هم بروند ( يا جايگزين پدر و مادر و قيم پسر اينكار را در غياب والدين انجام مي دهند.) 4: خواستگاري حتماًبايد بعد از ظهر باشد ( 7-4 بعد از ظهر). 5: لباس سنگين و محترمانه بايد بر تن كرد. لباس آستين كوتاه، مدل هاي جلف و تركيب رنگ هاي كودكانه علامت نفص عقل پسر و خانواده اوست.6 6: اتاق انتخاب شده از طرف خانواده دختر بايد كوچك و محدود باشد مثلاً 3*3 ( و مسافت راه رفتن تا حد امكان كوتاه شود.) 7: پدر و مادر يا جانشينان آنها حتماً بايد در منزل باشند و عدم شركت آنها علامت نوعي مقاومت است. حضور بچه ها كلاً ممنوع است .8: هرگز نبايد از شيريني تر استفاده كرد و يك بشقاب كوچك شيريني خشك نقلي روي ميز يا محل پذيرايي قرار داده مي شود و يك ظرف ميوه قابل خوردن، به نحوي كه بدون آب ريزي، كثيف شدن سر و صورت باشد نظير نارنگي، كيوي، گيلاس، آلبالو، زردآلو و ... و نه ميوه هايي نظير انار، هندوانه، خربزه، پرتقال، گريپ فروت، آناناس، يك نوشيدني مناسب فصل و فرهنگ نظير چاي، قهوه، شير قهوه، نسكافه، آب ميوه مثل آب پرتقال يا شربت معمولي نيز بايد براي پذيرايي آماده باشد. دستمال براي تميز كردن سر و صورت و دست ها، سطل زباله، وسايل قابل دسترس، نزديك و جاي راحت براي شستن لازم است .9: عروس خانم آينده بايد حتماً براي دقايقي حضور پيدا كند و غيبت كامل او علامت بدي است .10: حتي در جوامع غربي نيز در اين مراسم الكل سرو نمي شود. اساساً نوشيدني مسكر علامت تمدن و تعقل نمي باشد. در خانواده هايي كه الكل مي خورند (غير مسلمان) در اتاق جداگانه الكل سرو مي شود .11: عروس و داماد در روز خواستگاري مضطرب و پرفشار هستند. توصيه مي شود قبل از مراسك تكنيك تن آرايي را به كار گيرند .12: عروس و داماد بايد لباس گشاد و راحت بپوشند .13: بسيار خوب است كه دختر خانم قبل از آمدن ميهمان ها براي پذيرايي كمي تمرين كند .14: بهترين تكنيك اين است كه بعد از احوال پرسي خواستگار و خواستگاري شونده، چند لحظه سكوت سنگين پيش بيايد. و معمولاً مادر عروس خانم سكوت را مي شكند و مي گويند كه خيلي خوش آمديد .15: آقاي داماد آينده و خانم عروس آينده بايستي خود را معرفي كنند .16: خانواده داماد و خانواده عروس هر كدام جداگانه چند دقيقه اي در مورد خصويات فرزندان خود سخن مي گويند .17: بعد از معرفي مي توان چيزي خورد بايد نوشيدني را آرام نوشيد،جرعه جرعه و نه يكباره .18: در مراسم خواستگاري نبايد شيريني بزرگ خورده شود. ميوه هاي راحت الحلقوم بايد مورد استفاده قرار گيرد .19: بعد از تمام شدن صحبت ها لحظاتي سكوت برقرار مي شود .20: يك تا چهار هفته بعد مي توان فرصت داشت كه جواب را اعلام نمود يا تلفني خبر داد. خانواده عروس خانم تلفن مي زنند و مي گويند كه چه شده كه خبري نشده و مسئوليت را به گردن طرف مقابل مي اندازند .21: در مرحله بعد بازديد صورت مي گيرد و خانواده عروس به ديدن خانواده داماد مي روند. 22: خواستگاري شونده بايد آرام و با طمأنينه راه برود و آرام صحبت كند و آرام چيز بخورد و تعجيلي نداشته باشد. عجله عروس و خانواده اش علامت علاقه به راحت شدن از وضع فعلي و صورت گرفتن ازدواج است و علامت بسيار بدي است و داماد سالم در همين جا مي تواند رابطه را قطع كند. 23:درجلسات دوم به بعدفقط بزرگترها حضوردارند ودخترخانم وآغاپسرحق شركت ندارندوفرست مي دهندكه تصميمات لازم گرفته شود 24: قدري از صحبتها در مورد مهريه، جهيزيه، اعتقادات و مراسم و خواسته هاي متقابل مي باشد .25: بعد از مراحل فوق مشاوره صورت مي گيرد بهتر است بعد از مراسم عقد باشد و عاقد به خانه بيايد .26: در لحظات خواستگاري نبايد موزيك پخش شود و محيط بدون محرك باشد تزئينات زياد و موزيك و آرايش و پذيرايي و نيز علامت بعدي براي خانواده دختر است .27: خانواده عروس و داماد بايد در تمام لحظات توسط خودي ها بررسي شوند تا ايرادات ظاهري لباس و چهره اي خود را برطرف كنند. مثلاً دم در منزل عروس خانم آقاي داماد توسط مادر كنترل مي شود كه مرتب و منظم باشد .28:بايد دختر و پسر توسط والدينشان از نظر ظاهر، بيان، مكالمه و فرصت صحبت كنترل شوند. زيرا احتمال جذاب كردن رابطه از طرف هر دو نفر زياد است .29: اولين ديدار و رابطه رسمي ماندني است. بايستي اولين ديدار را با توفيق و دقت بيشتري پشت سر گذاشت .30: ميزبان ميهمان را در صدر مجلس مي نشاند و خود در پايين مجلس و بايد هر جا را ميزبان تعيين كرده ميهمان اطاعت كند .31: در لحظات اول ملاقات داغ و سنگين مي شود و گاهي به اجبار سكوت ديده مي شود و به كرات تكرار ميشود و خانواده ميزبان هستند كه سكوت را مي شكنند. اصولاً زنها به دليل نياز به حرف زدن زودتر سكوت را مي شكنند .32: در اساسي ترين مرحله iprs در خواستگاري خانواده داماد علت آمدن خود را توضيح داده و توجيح كنند .33 : در موقع پذيرايي، عروس خانم آينده بايد به نكات زير توجه كند: سيني نبايد زياد سنگين باشد و روپوش پلاستيكي مخصوص داشته باشد. فاصله محل سرو تا محل پذيرايي بايد خيلي كوتاه باشد. در بعضي موارد امكان ريزش چاي و نوشيدني وجود دارد بايد سيني را دو دستي گرفت. بايد اول به مادر داماد تعارف كرد و لبخندي برلب داشت و نه به شكلي كه از روي اجبار باشد دختر خانم قبلاً بايستي اين نوع لبخند را در مقابل آيينه امتحان كند. نبايد دختر خانم زياد بخندد و نبايد لبخند ژوكوند بزند. هر وقت دختر خانم احساس كرد كه تحت فشار خنده پرسر و صدايي است دهان را كاملاً باز كند حمله خنده تمام مي شود. هر سيني بايد حاوي شش نوشيدني باشد و نوشيدني بايد بدون صدا و به مقدار كم در دهان كشيده شود. مي توان از ني استفاده كرد. افراد فرصت دارند يك ليوان شربت را جرعه جرعه تا آخرين لحظات گفتگو بنوشند و قدري ته ليوان باقي بگذارند .34: اساساً وسايل خوردن و نوشيدن، كمكي هستند براي مشغول شدن و كم كردن اضطراب و استرس و آرام شدن .35: وقتي زنگ در مربوط به خواستگاران، خانواده عروس خانم با يك بار كوبيدن درب را باز نمي كنند زيرا علامت عجله و اشتياق و ترشيدن دختر آنها كمي باشد در ضربات دوم و سوم درب باز مي شود و اگر دركاملاً باز باشد( از قبل ) معني بسيار بدتري دارد. زياد معطل كردن آنها پشت در كار غلطي است .36: اعضاي خانواده بايد آنها را راهنمايي كند و دم در حضور داشته باشند. اگر خانواده محترمي هستند و با فرهنگ بالا، بايد گل را داد به دختر خانم نيز گل را در گلدان آماده مي گذارد و سپس آن گلدان روي ميز مي آيد .37: وقت جلسة اول خواستگاري محدود است از 45 دقيقه تا يك ساعت و كمتر و بيشتر از آن نتيجه بخش نمي باشد. همواره صحبت هاي مهم در فرصت نه خيلي كوتاه و نه زياد ارائه مي شود .38: پاسخ خانواده ي عروس از طرف پدر و مادر مي باشد و مي گويند ما از اين ملاقات خوشحال هستيم. اميدواريم كه اين اتفاق بوقوع بپيوندد و اگر ازدواج انجام شد اثر مثبت باقي مي ماند. بعد نوبت عروس است كه خودش را معرفي كند و اسم خود را بگويد. سن و شغل و تحصيلات و موقعيت خود را بيان كند( بعد از معرفي آقا پسر) سپس به مدت كوتاهي سكوت معني داري حاكم مي شود. دراين زمان همة افراد مي توانند خود را تنظيم كنند .39: در جلسه اول خواستگاري درباره ي عقد، مهريه، مسائل اقتصادي و مادي هيچ صحبتي نمي شود و بسيار خوب است كه محيط و صحنه شاد باشد .40: در حالتي كه افراد در نهايت شادي هستند پذيرايي با شيريني بهترين كاري است كه علامت دو چيز است: الف ـ پذيرايي از ميهمان ب ـ پذيرفتن خواستگار 41: اساساً خداحافظي زماني صورت مي گيرد كه بزرگتر ها در خواست كرده باشند و حالتي خوش بر ارتباط حاكم باشد. اگر ميهماني خيلي گرم باشد فوراً جلسه را خاتمه دهيد در غير اين صورت سنگيني و وقار از بين خواهد رفت .42: بايد در انتظار ميزبان بود و اگر تا دو هفته خبر ندادند اشكالي ندارد و چه خوبست كه پاسخ مثبت يا منفي را بدهند. اگر جواب و پيام مثبت بود خيلي راحت مي توان راحت مي توان آن را اعلام كرد اگر پاسخ مثبت بود بايد ساعت ملاقات تعيين شود تا آنها براي ملاقات بيايند و اگر منفي بود نبايد بحث كرد و خداحافظي حتمي است. اگر چه دو يا سه بار سماجت كافي اشكالي ندارد. در زندگي نبايد به كسي آويزان شد زيرا در تمامي زندگي بعدي فرد سايه مي اندازد به خصوص خانم ها نبايد سماجت كنند. اگر همان فرد دوباره سراغ دخترت آمد به او بايد جواب منفي داد ولي نبايد غرور كسي در اين ميان شكسته شود. صحبت در مورد مهريه طبق ضوابط تمام دنيا مي باشد. چه خوب است كه زوجين و خانواده آنها مهريه را با مقايسه الگوي تمام زوجين مسلمان برا يازدواج يعني حضرت علي(ع) و حضرت زهرا(س) مقايسه كرده وتعيين نمايند .43:مهريه هاي سنگين نشان عدم لحاظ اعتقادات و مسايل شرعي مي باشد در اديان ديگر مناسب اعتقاد و عرف آنها خواهد بود .44: بعد از اين ديدارها كه نتايج مثبت داشته، ارتباط رسميت پيدا كرده و مدت طولاني از شش ماه تا يكسال نامزدي (محرميت) صورت مي گيرد. نامزدي به معني عقد نمي باشد. آقايان بايد اصول اخلاقي را در دوران نامزدي (محرميت) رعايت كرده و مسئله جنسي و عاطفي براي دختر بوجود نياورند و هميشه تا موقع اجازه رابطه جنسي به شخصيت و آقا باقي بمانند اگر نامزدي ( محرميت) بهم خورد بگويند كه چه مرد آقايي بود كه دختر سالمي را پس داد. اين رابطه بايد مطابق فرهنگ و اعتقادات باشد. بهترين روش اين است كه يكديگر را به تنهايي ملاقات كنند. البته در يك رابطه اخلاقي و بايد تعهدات اخلاقي رعايت شود. بعضي از مردان بسيار بد تربيت هستند مثلاً در دوران محرميت حريم انساني را مي شكنند. در ايران دختر خانم بايد مثل يك دختر خانم باقي بماند و اتفاق جنسي براي او بوقوع نپيوندد احترام به دختر خانم در دوران نامزدي احترام به خود مي باشد و بعداً كه ازدواج كرد احساس خوبي نسبت به مرد خود خواهد داشت . جشن نامزدي بايد خيلي خصوصي باشد زيرا ممكن است بعداً به هم بخورد و بايد خانواده در درجه اول دو طرف باشند(حدود20نفر) و هيچگاه نبايد تصور كرد كه اين حلقه نامزدي حلقه دائمي مي باشد. نبايد روي يك فرد خيلي زود سرمايه گذاري عاطفي داشت زيرا كه بايد بتوان بعد از شش ماه از او جدا شد. در پديده عشق چسبندگي مرضي رخ مي دهد كه زير شش ماه جدايي مرضي اتفاق خواهد افتاد.برگرفته از کتاب هديه به زوجهاي جوان .... |
ازدواج، انتخاب یکی از مسیرهای سرنوشت
وقتی که صحبت از ازدواج و انتخاب همسر می شود ناخودآگاه احساس می کنم که مرحله سخت و خسته کننده ای در پیش است. شاید دلیل این که آن را سخت و دشوار می دانم این است که نیاموخته ام چگونه همسر ایده آل خودم را انتخاب کنم، شاید به وقایای زندگی آشنا نیستم و شاید به قول بزرگترها سرد و گرم زندگی را نچشیدم. |
تفاوت زندگي مشترك با دوستي هاي عاشقانه
در دنیای دوستی همه روابط، عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان میسازند. |
پرسشهاي قبل از عقد و عروسى
زوجهاى جوان قبل از مراسم عقد و عروسى بايد درباره چه گفت و گو كنند؟ چه پرسش هايى را مناسبتر مىبينيد؟ .: پاسخ: موضوعات قابل طرح در گفت و گوى قبل از مراسم عقد مختلف است زيرا افراد عقيدهها، آرمانها، هدفها و خواستههاى گوناگون دارند. البته بعضى از مسائل و موضوعات عمومى است و ضرورت دارد جوانان قبل از ازدواج براى آگاهى يافتن از ويژگىهاى جسمانى، روانى، اخلاقى يكديگر مطرح كنند و درباره آنها به گفت و گو بنشينند. ناگفته پيداست، اين گونه جلسات حتماً بايد تحت اشراف خانوادههاى دو طرف صورت گيرد زيرا مذاكره مستقيم و بدون اطلاع خانواده دختر و پسر مطلوب عرف و در اكثر موارد مورد پسند شرع و عقل نيست و به جاى اين كه زوج جوان را به حقيقت برساند، مايه انحراف و مشكلات ديگر مىشود. در اين جلسات مىتوان درباره مسائل زير گفت و گو كرد: 1. خط مشى كلى زندگى آينده مراد تبيين مبناى زندگى آينده است براى مثال جوان متدين مىخواهد زندگى اش بر اساس قوانين اسلام بنا شود. در اين جا بايد از ميزان پاى بندى افراد به ارزشهاى دينى و اخلاقى سؤال شود. 2. اهداف زندگى يعنى هدف هايى كه هر كدام قصد دارند در زندگى آينده شان دنبال كنند هدفها و آرمانهاى علمى و تحصيلى، اجتماعى، شغلى و براى مثال تا چه اندازه به ادامه تحصيل علاقهمند است و مشكلات تحصيل را تحمل مىكند. شغل مناسب و مورد علاقهاش چيست؟ جايگاه اجتماعى را داراى چه اهميتى مىداند؟ از نظر اقتصادى و مالى به چه سطحى مىانديشد و حداقل و حداكثر چقدر است؟ 3. چگونگى رابطه با خانواده و بستگان براى مثال به چه اندازه به رفت و آمد با اقوام و خويشان و نيز دوستان اهميت مىدهيد و بر آن اصرار مىورزيد؟ به آداب و رسوم فرهنگى و اجتماعى رفتار با بستگان چقدر پايبنديد؟ 4. خواستها و انتظارهاى دو طرف از يكديگر 5. شيوه تربيت فرزندان مسؤوليت تربيت با چه كسى است و چگونه بايد آن را آموخت؟ 6. نقصهاى جسمانى و بيمارىهاى مزمن احتمالى يكديگر در اين جلسات بايد به نكات زير توجه شود تا به شكل مناسب انجام گيرد و دو طرف به هدف خود دست يابند. 1. گفت و گو بايد خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضايى آرام و بدون خوف و فشار از طرف ديگران صورت گيرد. 2. گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقيق و آگاهى از بعضى شرايط كه در مرحله تفحص به دست مىآيد، انجام گيرد نه در ابتداى آشنايى به عبارت ديگر، در واپسين مراحل تحقيق و قبل از مراسم عقد بايد گفت و گو تحقق يابد. 3. براى موفقيت بيشتر، دو طرف بايد در ابتداى جلسه از يكديگر بخواهند صادقانه به پرسشها و مسائل مطرح شده پاسخ دهند تا از صفات اخلاقى و خصوصيات يكديگر آگاهى يابند. |
حتماً بايد ازدواج كنيم؟... چرا؟
بله! واقعاً بايد اين كار بكنيد! خيلي زود! به قول آلمانيها: ازدواج زود، عشق پايدار! اما قبل از اينكه به چرا بايد ازدواج كنيم بپردازيم، اول بايد به چرا بايد ازدواج كنيم بپردازيم! بعضي بايدها، صرفاً يك حكمِ بيچون و چراي تخطيناپذير آمرانهاند؛ اما هستند بايدهاي ديگري هم كه يك ضرورت را به ياد ميآورند. تو بايد غذا بخوري! تو بايد نفس بكشي! تو بايد وقتي به يك ميهماني سرشناس دعوت شدهاي، كفشهاي يكسالواكسنزدهات را بالاخره واكس بزني! اين سه بايد، هيچ كدام، آمرانه نيستند؛ دقيقاً به يك ضرورت اشاره ميكنند؛ و تو كاملاً اختيار داري عليرغم بايدي كه نويسنده نوشته يا گوينده گفته، غذا نخوري و نفس نكشي و كماكان به صرافتِ واكس زدنِ آن كفش پوستهپوستهشدهي يكسالواكسنخوردهات نيفتي! اما... واقعاً بعدش چه ميشود؟ كي ضرر ميكند؟ گوينده يا نويسندهاي كه بايد را گفته و نوشته، يا تو؟! تو بايد ازدواج كني. اين بايد، يك بايد آمرانه نيست! ــ چرا بايد ازدواج كنيم؟ v تا دوستِ خدا بشوي! خدا تو را دوست خواهد داشت اگر براي خاطر او ازدواج كني يا براي خاطر او، ازدواج يكي را با يكي ديگر جور كني. تو ميتواني و كاملاً مختاري كه ازدواج نكني و غريزهات را رها كني هر كار ميخواهد بكند؛ اما تو براي خاطر خدا ازدواج ميكني، چون او از تو خواسته و گفته تنها راه درست براي زن و مردهاي عالم، همين يك راه است. v تا دوستداشتنيترين چيزي را بسازي كه تا حالا كسي ساخته! خدا ــ كه خداست و اين همه چيز خلق كرده و ساخته ــ از ميان همهي ساختههاش، ازدواج را بيشتر از بقيه دوست دارد و پيش خودش عزيز ميدارد. اين، يعني كه به فكر ساختن چيز ديگري نباش! اگر چيز خوب ديگري وجود داشت، خدا حتماً آن را برايت خواسته بود و به زن و مردهاي عالم ميگفت كه من آن چيز را عزت دادهام! v تا همينطور مجرد نباشي و ببيني كه خدا متأهلها را بيشتر دوست دارد! اين، يك واقعيت است كه خدا متأهلها را بيشتر دوست دارد و بيشتر تحويلشان ميگيرد؛ حالا ميخواهد توي كَتَت برود يا نرود! و باز چه بخواهي قبول كني چه نه، اين قانون عالم است كه آدمهاي عزب بيشتر در معرض بدي و شرّند تا آنها كه زن و شوهر هماند. كار به آنجا كشيده كه حتي خدا آدم متأهلي را كه خوابيده، بيشتر دوست دارد تا مجردِ شبزندهداري كه همين حالا روزه هم هست! اينها همه به علتِ پرتگاههاي عميقي است كه مجردها خودشان نميدانند و دارند هر روز و هر ساعت و هر آن، بر لبهاش راه ميروند. خدا متأهلها را بيشتر دوست دارد؛ چون تاب ديدنِ مجردها را كه در پرتگاهها ميافتند، ندارد... v تا مطمئن شوي دينت تا نصف شارژ شده! كسي كه ازدواج ميكند، نصفِ دينش را كامل ميكند. گفتهاند نصفِ عبادتي را هم كه بايد ميكرده، با ازدواجش كرده. حالا مانده نصفهي ديگر دينش و نيمهي دوم عبادت و اطاعتي كه بايد بكند. او براي اين نصفه و نيمهي اول، ازدواج پيشه كرده بود؛ حالا براي نصفه و نيمهي ديگر بايد تقوا پيشه كند! v تا داد و فرياد و واي! وايِ!شيطان را درآوري! v تا برادر شيطان نباشي! البته مهم است كه مجردها شيطان را دوست نداشته باشند؛ اما از آن مهمتر اين است كه شيطان مجردها را خيلي دوست دارد! تا حدي كه با آنها در يك جا بخوابد و دست در گردنِ نفسشان بياندازد و بخواند: ما دوتّا داداشيم...! عزبي كه رختِ دامادي/عروسي تن ميكند، شيطان را از اينكه برادرش باشد، نااميد ميكند. (و به همين علت، چند خط بالاتر نوشتيم كه كارتدعوتِ عروسي/ داماديشان، داد شيطان را درميآورد!) v تا اخلاقت درست شود! كسي كه در فشار باشد، خلقش كه تنگ است هيچ؛ اعصاب و روانش هم شديداً به هم ريخته است. البته كم و زياد دارد. بعضيها چنان اعصابشان قاطي است، كه مدام بهانه ميگيرند و قال ميكنند و بيحوصله و تحملاند؛ بعضيها هم چنان اعصابشان قاطي است كه گوشهگيرند و بيقيد و اعتنا و از سنگ صدا درميآيد، از اينها نه! ازدواج فشار را از آدم برميدارد و براي گروه اول، مقوّم و براي گروه دوم، مليّن است! v تا مهرباني ببيني و آرامش بيابي! v تا جسمت...! بله! بالاخره جسمت! خواستهاي منطقي جسمت را بايد جواب بدهي! به همين واضحي! منطقي هم بايد جواب بدهي؛ نه اينكه جوري جواب بدهي كه دست و پا و اندامت را بغلطاني توي فساد و كثيفي، و نه تنها نيازش را جواب نگويي كه پريشانش هم بكني! امام رضا به دختران جوان فرمود كه زود شوهر كنند و دنبال هيچ قرص و دوايي هم نيفتند براي به تأخير انداختن خواستهاي غريزيشان. v تا روزيات زياد شود! اين، تضميني است كه هم خدا و هم پيغمبرش داده! اين را آنها كه خيلي از خرج و برج زندگي مشترك ميترسند، دوباره بخوانند! v تا گوشهگير و منزوي نشوي! خدا نميخواهد تو از جامعهات و آدمهاي ديگر دور باشي. بنابراين خيال نكن زاهدها و مرتاضهايي كه در ديرهاي قديمي و روي رختخوابهاي پر ميخ، روز را شب و شب را روز ميكنند و قيد زن و فرزند را كلاً زدهاند، مقرّبان درگاه خدايند! بايد ميان مردم بود؛ همين مردمي كه زشتاند و زيبايند و زناند و مردند. پس فرقي نميكند! چه منزوي شدهاي چون ازدواج نكردهاي؛ و چه منزوي شدهاي چون نميخواهي ازدواج كني و از دير تنهاييات بيرون بزني، سخت در اشتباهي! آقاي راهب! برو خواستگاري! راهبه خانم! در را به روي خواستگارهات باز كن! |
کوتاهترین ازدواج های هالیوودی
فكر میكنید متوسط عمر ازدواج آدم مشهورها چهقدر است؟ قطعا نمیتوان عمر متوسطی برای ازدواج این همه آدم تعیین كرد اما میتوان چند تا از كوتاهترین آنها را معرفی كرد... |
اکنون ساعت 10:45 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)