پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   ادبیات طنز (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=54)
-   -   طنز خواستگاری، طنز ازدواج،دنیای زن و شوهرها از دیدگاه طنز (http://p30city.net/showthread.php?t=1056)

فرانک 11-06-2010 11:57 AM

يك آقا داشته از سر كار برميگشته خونه ، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند ،
منتها يه جور عجيب غريبي . اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن ،
بعد يك مَرد با سگش راه ميره ،
بعد ازاون هم يك صف 500 متري از ملت دارن دنبالشون ميكن .
يارو ميره پيش جناب سگ دار ، ميگه :
تسليت عرض ميكنم قربان ، خيلي شرمندم . ميشه بگيد جريان چيه ؟
مَرده ميگه :
والله تابوت جلوييه خانممه ، پشتيش هم مادر خانومم ، هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرد !
مَرده ناراحت ميشه ، همينجور شروع ميكنه پشت سر مَرده راه رفتن ،
بعد از يك مدت برميگرده ميگه :
ببخشيد من خيلي براتون متاسفم ،
ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست ،
ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم ؟!
مَرده يك نگاهي بهش ميكنه ، اشاره ميكنه به 500 متر جمعيت پشت سر ، ميگه : برو ته صف




shokofe 11-10-2010 01:58 PM

دلایلی محکم برای افتخار به زن بودن یا مرد بودن

20 دلیل محکم برای اینکه بهمرد بودن خود افتخار کنید :


1. نام خانوادگی بچه هايتان تابع
نام خانوادگي شما است.



2 .مدت زمان مکالمه ی تلفنی شما حد
اکثر 30 ثانیه است.



3.برای یک مسافرت یک هفته ای تنها
یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.



۴.در تمام شیشه های مربا و ترشی را
خودتان باز می کنید.



5..دوستان شما توجهی به کاهش یا
افزایش وزن شما ندارند.



6.جنسیت شما در موقع استخدام مطرح
نیست.



7.لازم نیست کیفی پر از وسایل بی
استفاده را همه جا به دنبالتان
بکشید.



8.ظرف مدت 10دقیقه میتوانید حمام
کنید و برای رفتن به مهمانی آماده
شوید.






9.همکارانتان نمی توانند اشك شما

را در بیاورند.



10.اگر در 34 سالگی هنوز مجرديد
احدي به شما ایراد نمی گیرد.



11.رنگ اجزای صورت شما در هر صورت
طبیعی است.



12.با یک دسته گل می توانید بسیاری
از مشكلات احتمالی را حل کنید.



13.وقتی مهمان به خانه ی شما می آید
لازم نیست اتاق را مرتب کنید..



14.بدون هدیه میتوانید به دیدن
تمام دوستان و آشنایان بروید.



1۵.می توانید آرزوی هر پست و مقامی
را داشته باشید.



16.حداقل 20 راه برای باز کردن در هر
بطری نوشابه ی داخلی یا
خارجی بلد هستید.




17.ضرورتی ندارد روز تولد

دوستانتان را به خاطر داشته باشید.



18.در تقسيم ارث سهم بيشتري مي
بريد.



19.احتمال مدير شدنتان زياد است.



20.مي توانيد چند زن داشته
باشيد.(احتياط! معلوم نيست خوشبخت
شويد)








1- نام هر گل زيبايي كه در طبيعت
است روي شما مي گذارند.



۲- به راحتي و با اعتماد به نفس هر
وقت كه لازم بود گريه مي كنيد و غم
و غصه هايتان را در دل جمع نمي كنيد
تا سكته كنيد.



۳- آن قدر حرف براي گفتن داريد كه
هرگز كم نمي آوريد.



4- عشق و هنر ابداع شماست.



5- زيبايي مخصوص شماست.



6- هميشه جوانتر از سنتان هستيد و
هيچكس نمي داند شما چند ساله ايد.








7- بهشت زير پاي شماست.


8- هميشه تميز و نظيف هستيد.



9- هميشه مقداري پول براي روز
مبادا داريد كه جز خودتان هيچ كس
از جاي آن خبر ندارد.



10- مجبور نيستيد خانه به خانه
برويد و خواستگاري كنيد مثل خانم
ها در خانه مي نشينيد تا ديگران با
كلي منت و خواهش و التماس و گل و
هديه .......



11- حق تقدم با شماست.



12- هرگز از فرط خشم نعره نمي كشيد و
كبود نمي شويد و خون به پا نمي
كنيد.



13- ضعيف كش نيستيد و دق و دلي رئيس
اداره تان را در خانه خالي نمي
كنيد.



14- نصف بيشتر از صندلي هاي دانشگاه
را شما تصاحب كرده ايد.





15- به‌ جزئيات‌ زندگي‌ و

رفتاري‌ با دقت‌ نگاه‌ مي‌كنيد
و آنها را در حافظه‌ خود جاي‌
مي‌دهيد.



16- درصد كاركنان زن نسبت به كل
كاركنان در حال افزايش مستمر است.



17- ميانگين عمرتان بيشتر از
آقايان است.



18- موفقيت مردان مرهون زحمات شما
است.



19- مردان از دامن شما به معراج مي
روند.



20- حرف آخر را شما مي زنيد












داود64 11-10-2010 06:14 PM

سلام دوستان
 
{شیت شدن}{شیت شدن}

فرانک 11-13-2010 09:25 PM

الان رسیدیم خونه بعدازمسافرت ماه عسل وتوخونه جدیدمستقرشدیم
خیلی سرگرم کننده است که واسه ریچاردآشپزی کنم امروزمیخوام یه جورکیک درست کنم
که تودستوراتش نوشته 12 تخم مرغ راجداجدا میزنیم واسه همین من کاسه به اندازه کافی
نداشتم ومجبورشدم کاسه قرض بگیرم تابتونم تخم مرغ هاروتوش بزنم
سه شنبه
ماتصمیم گرفتیم واسه شام سالاد میوه بخوریم درروش تهیه اون نوشته شده بود
بدون پوشش سروشود(لباس)خوب من هم این دستورروانجام دادم ولی ریچاردیکی ازدوستاشو
واسه شام آورده بود خونمون نمیدونم چرا هردوتاشون وقتی داشتم واسشون سالاد سرومیکردم
عجیب وشگفت زده به من نگاه میکردن(بدون پوشش درلغت آشپزی یعنی بدون سس)
چهارشنبه
من امروزتصمیم گرفتم برنج درست کنم ویه دستورغذایی پیداکردم واسه این کارکه میگفت
قبل ازدم کردن برنج کاملا شستشوکنین پس من آبگرمن روراه اندازی کردم ویه حموم حسابی کردم
قبل ازاینکه برنج رودم کنم
ولی من آخرش نفهمیدم این کارچه تاثیری تودم کردن بهتربرنج داشتچ
پنج شنبه
بازهم امروزریچاردازم خواست که واسش سالاد درست کنم خوب من هم یه دستور
جدید روامتحان کردم
توی دستورش گفته بود موادلازم راتهیه کنید وآنهاروروی یه ردیف کاهوپخش کنین
وبذارید یک ساعت بمونه قبل ازاینکه اونوبخورید
خوب منم کلی گشتم تایه باغچه پیداکردم وسالادموروی کاهوهایی که اونجابودپخش وپراکردم
وفقط مجبورشدم یه ساعت اونجاوایستم تایه سگی نیاداونوبخوره
ریچارداومد اوناوازم پرسید که حالم خوبه؟؟نمیدونم چرا؟عجیبه!!حتماتوکارش خیلی استرس داشته
باید سعی کنم یه کمی دلداریش بدم
جمعه
امروزیه دستورغذایی راحت پیداکردم نوشته بود همه موادلازم روتوی کاسه بریزوبزن به چاک
(درغذامخلوط کردن به زبان عامیانه بزن به چاک)
خوب منم ریختم توکاسه ورفتم خونه مامانم ولی فکرکنم دستوراشتباه بود
چون وقتی برگشتم خونه مواد همونجوری که ریخته بودمشون توی کاسه مونده بودن
شنبه
ریچاردامروزرفت مغازه ویه مرغ خرید وازمن خواست که واسه مراسم روزیکشنبه
اونوآماده کنم ولی من مطمئن نبودم که چه جوری میشه تن یه مرغ لباس کرد
وآمادش کرد.قبلابه این نکته تومزرعمون توجه نکرده بودم
ولی بلاخره یه لباس قدیمی عروسک پیداکردم باکفشهای خوشگلش...
وای من فکرمیکنم مرغه خیلی خوشگل شده بود
وقتی ریچاردمرغ رودیداول شروع کردتاشماره 10 شمردن ولی بازم خیلی پریشون بود
حتمابه خاطرشغلشه یاتوقع داشته مرغه واسش برقصه
وقتی ازش پرسیدم عزیزم اتفاقی افتاده شروع کردبه گریه وزاری وهی دادمیزد
آخه چرامن ؟چرامن؟هوووم حتمابه خاطراسترس کارشه میدونم

فرانک 11-17-2010 09:10 AM

سه زن انگليسي ، فرانسوي وایرانی با هم قرار ميزارن كه اعتصاب كنن و ديگه تو خونه كار نكنن ، و بعد از يك هفته نتيجه كارو بهم بگن
زن فرانسوي گفت:
به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنا براين نه نظافت منزل ، نه آشپزي ، نه اوتو و خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم . خودت يه فكري بكن من كه ديگه نيستم يعني بريدم.
روز بعد خبري نشد ، روز بعدش هم همينطور .
روز سوم اوضاع عوض شد ، شوهرم صبحانه را درست كرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتي بيدار شدم رفته بود .
زن انگليسي گفت:
من هم مثل فرانسوي همونا را گفتم و رفتم كنار.
روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرم
ليست خريدو كاملا تهيه كرده بود ، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم منو بوسيد و رفت.
زن ایرانی گفت :
من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتم
روز اول چيزي نديدم
روز دوم چيزي نديدم
روز سوم چيزي نديدم
شكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چبم ببينم

مهدی 11-26-2010 06:36 PM

کلاسهای ویژه ی آقایون !!!
 
مرکز آموزش بزرگسالان برگزار می‌کند:
کلاس‌هاى پائیزه براى آقایان
ثبت نام تا پایان شهریور ماه



توجه: به دلیل پیچیدگى و مشکلى موضوعات، براى هر کلاس بیش از ٨ نفر ثبت نام نمی‌شود




کلاس ١
چگونه جایخى را پر می‌کنند؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش اسلاید
مدّت: ٤ هفته، دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١






کلاس ٢
آیا دستمال توالت خود به خود عوض می‌شود؟
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبه‌ها از ساعت ١٨ تا ٢٠






کلاس ٣
مسئولیت پذیری در قبال سطل زباله بردن یا نبردن ؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، یکشنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١





کلاس ٤
تفاوت‌هاى بنیادى بین سبد لباس‌هاى کثیف و کف زمین
برگزارى به صورت نمایش فیلم با توضیحات تکمیلى
مدّت: ٣ هفته، پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٤ تا ١٦




کلاس ٥
آیا ظرف‌هاى غذا می‌توانند خودشان پرواز کنند و در سینک آشپزخانه فرود آیند؟
برگزارى به صورت نمایش ویدیویى
مدّت: ٤ هفته، سه‌شنبه و پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١




کلاس ٦
گم کردن ریموت کنترل و از دست دادن هویت
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروه‌هاى پشتیبان
مدّت: ٤ هفته، چهارشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢١




کلاس ٧
یادگیرى چگونگى پیدا کردن چیزها ..... ابتدا نگاه کردن به سرجایش و بعد زیر و رو کردن خانه
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبه‌ها از ساعت١٨ تا ٢٠




کلاس ٨
حفظ سلامتى ... گل آوردن براى همسر سلامتى شمارا به خطر نمی‌اندازد
برگزارى به صورت نمایش اسلاید همراه با نوار صوتى
مدّت: سه شب، یک‌شنبه، سه‌شنبه و پنج‌شنبه از ساعت ١٩ تا ٢١




کلاس ٩
مرد واقعى هنگامى که راه را گم کرد از یکنفر سوال می‌کند
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: حداقل ٦ ماه، سه‌شنبه‌ها از ١٨ تا ٢٠




کلاس ١٠
آیا از لحاظ ژنتیکى غیرممکن است که به هنگام پارک کردن ماشین توسط همسرتان ساکت بنشینید؟
برگزارى به صورت شبیه‌سازى کامپیوترى
مدّت: ٤ هفته پنج‌شنبه‌ها از ساعت ١٢ تا ١٤




کلاس ١١
تفاوت‌هاى بنیادى بین مادر و همسر
برگزارى به صورت آنلاین و نقش بازى کردن
مدّت: نامحدود، سه‌شنبه‌ها از ساعت ١٩ تا ٢٢




کلاس ١٢
حفظ آرامش به هنگام خرید کردن همسر
برگزارى به صورت تمرینات مدیتیشن و روش‌هاى تنفسى
مدّت: ٤ هفته، شنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها از ١٧ تا ٢٠




کلاس ١٣
مبارزه با فراموشى ... به یادآوردن روز تولد، سالگردها و سایر تاریخ‌هاى مهم
برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى
مدّت: سه شب، یک‌شنبه و سه‌شنبه و پنج‌شنبه از ساعت ١٩ تا ٢١




کلاس ١٤
اجاق گاز: چیست و چگونه استفاده می‌شود؟
برگزارى به صورت نمایش زنده
سه‌شنبه‌ها از ساعت ١٨ تا ٢٠
حالا ساعت و بی خیال




behnam5555 11-28-2010 08:53 AM


آهو خيلي خوشگل بود .
يک روز يک پري سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داري شوهرت چه جور موجودي باشه؟
آهو گفت: يه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پري آرزوي آهو رو برآورده کرد و آهو با يک الاغ ازدواج کرد.
شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسيد : علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم, اين خيلي خره.
حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: شوخي سرش نميشه, تا براش عشوه ميام جفتک مي اندازه.
حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: آبروم پيش همه رفته , همه ميگن شوهرم حماله.
حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عين طويله است.
حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چي ازش مي پرسم مثل خر بهم نگاه مي کنه.
حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: تا بهش يه چيز مي گم صداش رو بلند مي کنه و عرعر مي کنه.
حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: از من خوشش نمي آد, همه اش ميگه لاغر مردني , تو مثل مانکن ها مي موني.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟
الاغ گفت: آره.
حاکم گفت: چرا اين کارها رو مي کني ؟
الاغ گفت: واسه اينکه من خرم.
حاکم فکري کرد و گفت: خب خره ديگه چي کارش ميشه کرد.

نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت کنيد.

نتيجه گيري عاشقانه : مواظب باشيد وقتي عاشق موجودي مي شويد عشق چشم هايتان را کور نکند.


فرانک 12-04-2010 08:18 PM

شعر جدید حسنی نگو بلا بگو
حسنی نگو جوون بگو


علاف و چش چرون بگو

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه

نه سیما جون ،نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون

هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ

نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟

نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!

نه نمی دم نه نمی دم



گل پری جون با زانتیا

ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟

دارم میرم به سلمونی

که شب برم به مهمونی

گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

یه کمی به من سواری می دی ؟!

نه که نمی دم

چرا نمی دی ؟

واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

اما تو چی ؟

نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه



در واشد و پریچه

با ناز اومد تو کوچه

پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟

مامان پری ،از اون بالا

نگاه می کرد تو کوچه را

داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تورا بخدا

دختر ریزه میزه

حسابی فرز وتیزه

اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



نازی اومد از استخر

تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم

میای بریم کافی شاپ؟

نه جانم

چرا نمی ای ؟

واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



حسنی یهو مثه جت

رسید به یک کافی نت

ان شد ورفت تو چت روم

گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟

چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی

علافی کرد وبازی

خوشحال وشادمونه

رفت ورسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟

اره می خوام اره میخوام

چاهارتا شرعا بگیرم ؟

اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو

یه خورده ابروهاشو

درست وراست وریس کرد

رفت و تو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت وشاد شد

زی ذی شد و دوماد شد

behnam5555 12-05-2010 06:45 PM




تصور دخترها درمورد ازدواج کردن!

قبل از ازدواج!


بعد از ازدواج
.
.
.
.




فرانک 12-07-2010 05:29 PM

شوهر عزيزم
قبل از اينکه از مسافرت برگردی فقط ميخواستم در مورد يه تصادف خيلی خيلی کوچيک بهت بگم که وقتی ميخواستم ماشين رو توی پارکينگ بذارم اتفاق افتاد.
خوشبختانه من اصلاً صدمه نديدم، بنابراين اصلاً نگران حال من نباش. من خوبم...
داشتم از فروشگاه برميگشتم خونه، خواستم ماشين رو توی پارکينگ بذارم که اشتباهاً بجای اينکه پدال ترمز رو فشار بدم، پدال گاز رو فشار دادم.
اتفاق مهمی نيفتاد. در پارکينگ يه کم خراب شد. ماشين من هم آروم به ماشين تو برخورد کرد و ايستاد.
من واقعاً متأسفم، ميدونم که تو با اون قلب مهربونت من رو ميبخشی...
نميدونی چقدر تو رو دوست دارم...
مشتاقانه منتظرم از سفر برگردی و تو رو در آغوشم بگيرم.
همسر دوست داشتنی تو
راستی، يه عکس از صحنه تصادف برات ميفرستم تا زياد نگران نباشی.











http://upload1.imgdl.ir/images/358image001.jpg

در ضمن دوست دخترت هم زنگ زد !!!..........


اکنون ساعت 02:40 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)